بسم الله الرحمن الرحیم(1)
الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ (2) الرَّحْمـنِ الرَّحِیمِ (3) مَالِکِ یَوْمِ الدِّینِ (4) إِیَّاکَ نَعْبُدُ وإِیَّاکَ نَسْتَعِینُ (5) اهدِنَــــا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ (6) صِرَاطَ الَّذِینَ أَنعَمتَ عَلَیهِمْ غَیرِ المَغضُوبِ عَلَیهِمْ وَلاَ الضَّالِّینَ (7)
گفتم که خدا مرا مرادی بفرست
توفان زده ام مرا نجاتی بفرست
فرمود که با زمزمه یا مهدی
نذر گل نرگس صلواتی بفرست
در خصوص تبعیت «عقل» از «وحی» در حوزه عقلانی، برخی اشکال می کنند:
همانطوری که عقل بشر در حوزه طبیعت، فعالیت ها و دستاوردهایی دارد، در حوزه دین و قرآن هم مطالعه و برداشت هائی می کند، حال اگر «عقل» در حوزه طبیعت خطاپذیر است، در برداشت از قرآن هم خطا پذیر است.
معنی دیگر این اشکال این است که اگر علم ابطال پذیری دارد، استنباط ما از دین هم ابطال پذیری دارد لذا اجتهاد ما از دین دائماً در تغییر است و دین قرائت های مختلف دارد!
در طرح این نوع بحثها یک خطای اساسی صورت می گیرد که برای رفع آن ذکر دو نکته لازم است:
1- ثابتات و متغیرات دینی
در بخشی از دین، همیشه استنباط ها ثابت است و هیچ گونه قرائت متعددی وجود ندارد.
در اصول اعتقادات: اصل وجود خدا، اصل معاد، اصل حقانیت قرآن، اصل خاتمیت پیامبر اکرم (ص) اصل حقانیت امامت اهل بیت (ع)، اصول ثابت دین، و مبنای اجتهاد کلیه مجتهدین است و به هیچ وجه، قرائت بردار نیست.
در اخلاق هم مسلمات داریم، صداقت و وفای بعهد، احسان به پدر و مادر، امانت داری و... جزء اصول اخلاقی ثابت اسلام است.
در حوزه احکام نیز اینکه نماز، روزه، حج، زکوه و... واجب است از مسلمات و ثابتات است بلکه بسیاری از جزئیات این فروعات ثابت است همچون رکعات نماز، قیام، رکوع، سجود در نماز و وجوب روزه در ماه رمضان از طلوع فجر تا غروب آفتاب، امساک از خوردن و آشامیدن و...
اجتهادات اسلامی همیشه مبتنی بر این اصول ثابت صورت می گیرد و مجتهدین تلاش می کنند تا در تفصیل دین تحقیقاتی را انجام بدهند و ثابتات دینی راهنمای آنهاست تا اینکه از مسیر صحیح خارج نشده و دچار خطا نشوند.
2- قرآن مفسر عالم خلقت
«قرآن» که «وحی الهی» است، حاکم بر دستاوردهای مستقل نظری «عقل» است یعنی بعبارت دیگر تلاش عقل در استنباط از قرآن قویتر از تلاش عقل در طبیعت است چرا که کتاب خداوند سبحان آیت عظمای الهی است لذا مفسر و روشنگر حقایق عالم طبیعت است.
بعنوان مثال، فلاسفه اشیاء را به دو گروه جاندار و بی جان تقسیم بندی کرده اند که جاندار شامل انسان، حیوان، گیاه است. بی جان همان جمادات هستند در حالیکه «قرآن» این تقسیم بندی را نمی پذیرد.
از نظر قرآن، موجود بی جان (بی شعور) اصلاً وجود ندارد چرا که همه مخلوق خدای حیِّ لایموت و مظهر اسماء و صفات خدا در سطح وجودی خویش می باشند:
«إِن مِن شَیْءٍ إِلَّا یُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَ لکِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِیحَهُمْ» (اسراء /44)
«و هیچ موجودی نیست جز آنکه تسبیح بهمراه حمد او می گوید ولیکن شما تسبیح آنها را نمی فهمید»
یعنی تمام موجودات عالم، اعم از سنگ و گیاه و حیوان باشعورند و خدا را می شناسند و تسبیح می کنند اما شما درک نمی کنید!
تفسیری که عقل از طبیعت می کند با تفسیری که قرآن از طبیعت می کند تفاوت دارد لذا قرآن کریم راهنمای عقل و تصحیح کننده خطاهای عقل در تلاش استقلالی اش می باشد.
3-تقدم اجتهاد در دین بر اجتهاد علمی
وقتی قرآن کریم مفسر عالم خلقت است، قطعاً تحقیقاتی که «عقل» در قرآن کریم انجام می دهد روشن تر، قوی تر و حاکم است بر تحقیقاتی که «عقل» مستقلاً انجام می دهد از این رو دستاورد مجتهدین در قرآن، حاکم بر دستاورد مجتهدین در علوم طبیعی و علوم انسانی است یعنی هر جا تعارض رخ داد بین دستاوردهای این دو مجتهد در مسائلی که جزء مسلمات نیست، حکمِ مجتهد دین، بر مجتهد علوم انسانی و عقل حاکم است.
درست است که اجتهاد اسلامی می تواند خطا کند، اجتهاد علمی هم خطا می کند اما احتمال اشتباه عقل در طبیعت بیش از عقلی است که در قرآن سرمایه گذاری کرده و بیانات واضحه قرآن را بررسی کرده تا به یک نتیجه برسد
ـ به نام الله یکتای بیهمتا، به نام الله یاریدهنده قلبها، به نام الله جان پناه دلها؛خدایی که ما را آفرید و جان داد، دل و فکر عطا فرمود و ما را از چشمهسار معنویت بهرهمند ساخت؛ خدایی که تنها امید مستضعفان است، یاور درماندگان و دستگیر بینوایان، امید ناامیدان و پناه بیپناهان و خدایی که ما را بیافرید و روزی داد. میمیراند و زنده میکند. و به نام خدای شهیدان. / رضا شفیعیمعز
********************
ـ شکر و سپاس خداوند متعال را که ما را مورد لطف و رحمت بیپایان خودش قرار داد و برای جهاد فی سبیلالله انتخاب نمود. و سپاس بیکران خدای را که بر ما عزت نهاد و ما را در عهدی زندگی داد تا بتوانیم راه خود را، که همان راه اسلام پاک محمدی است، دریابیم و در راه اسلام عزیز حرکت کنیم و به خواست و اراده خللناپذیرش و به فرمان امام بزرگوار در سرافرازی پرچم خونرنگ اسلام، که همان شعار «لا اله الا الله ومحمد رسول الله و علی ولیالله» است بکوشیم تا ملت شهیدپرورمان از ما راضی گردند. / جعفر حسینآبادی
*********************
ـ با یک نگرش کوتاه بر زندگی شهیدان، میبینیم که هر یک چه ویژگیهای خاصی داشتند. آیا مگر میتون بدون خلوص و صفای قلب و پاکی نیت به لقاءالله و دیدار خدا، تنها معشوق عاشقان از خود رسته، تنها مراد جانبازان از مرید رهیده، و تنها امید خائفان و راجیان از بند گسسته پیوست؟ عجیب است «شهید و شهادت». او میبیند حضور ملائکه در نزدش را، او میبیند آنچه را که خداوند برای او آماده کرده از نعمتهای بهشت، او میبیند «عند ربهم یرزقون» را. آری، او میبیند از نزد پروردگارشان رزق داده میشوند؛ آنهم چه رزقی! راستی، چه خوب هدایت یافتند،چه زیبا معنای هستی و زندگانی را یافتند، دریافتند که باید بنده خدا بود و ره قرب به خدا را پیمود. و چه زیبا و دلرباست برای آنان که کوتاهترین راه، ایثارگرانهترین راه و جانبازانهترین راهِ «شهادت» را یافتند. مگر نه این است که هر لحظه زندگی را باید به یاد خدا بود، و باید هر لحظه ره قرب به خدا را پیمود. پس، چه بهتر که حکیمانهترین راه، کوتاهترین راه، عاشقانهترین راه، خالصانهترین راه و جاودانهترین راه «شهادت» را پیمود. و شهیدان چه زیبا در مسلک صالحان طریقِ حق ره معشوق را درنوردیدند. سالکان راه حق، راه انبیا، راه صدیقین، راه شهدا و صالحین ـ که در پیمودن راهشان و نیل به قلههای بلند رستگاری و فلاح ـ از هیچ چیز نمیهراسند و از هیچ چیز باکی به دل راه نمیدهند و از هرگونه وابستگی رهیدهاند، زیرا که خدایشان را خوب یافتهاند. آنان خود را از قید فرزند، همسر، مظاهر مادی، شهرتطلبی و مقامپرستی، عجب و خودپرستی و هر چیزی که او را به خود بندد واز خدایشان دور سازد رها کردهاند. آری، آنان همانگونه که خدایشان، اسلامشان، قرآنشان، پیامبرشان و امامشان رهنمودشان دادهاند، نایب امام زمان(عج) را که حجت اوست بر انسانها وبا پیام خونین خویش چه زیبا و دقیق شناختهاند و پیرو و مقلد او در تمامی ابعاد شدهاند. در این زمان این نعمت بزرگ خداوندی در وجود حضرت آیتالله العظمی امام خمینی تبلور یافته است. / سعید نوریتاجر
*********************
ـ من نیز در قلههای بلند سعادت به جستجوی «شهادت» پرداخته، و همانند سرور شهیدان حسین بن علی(ع) مرگ با عزت را بر زندگی ننگین ترجیح میدهم. / علیرضا فرخ
********************
ـ من که قطرهای از دریای حقطلبان هستم با شنیدن صدای پرهیبت مجاهدان، و نعرههای جاودانی شهیدان، و احساس سوز دل مادران، نوحهسرایی خواهران داغدار، و آهسته قدم برداشتن پدران، و خیره نگاه کردن برادران عزادار، و در فکر فرو رفتن دوستان و آشنایان، خود را مسئول میدانم که باید با چنگ و دندان انتقام خون آنها را از این ستمگرهای زمان گرفت و باعث التیام دل خانوادههای آنها شد. خود را مسئول میدانم که پرچم توحید را در دست گرفته و با شعار «اللهاکبر» لرزه بر کاخنشینان بیندازم. خود را مسئول میدانم که هرگاه دیدم نمیتوانم در برابر خواست استعمارگران قد علم کنم، به زندگی خود به وسیله جهاد خاتمه داده و به دنیای ابدی و حقیقی بپیوندم. / محمداسماعیل محمدی
********************
ـ تنها آرزویم «شهادت» است، و همیشه از خداوند متعال خواستهام که به این فوز عظیم و نعمت الهی برسم. همیشه فکر میکردم خدایا میشود روزی آید که «شهادت» نصیب من هم بشود که خدمتی به رهبرم امام خمینی و ملت ایران کرده باشم. / اسماعیل علائیفر
برادران سپاهى و بسیجى و پاسدار! اى کسانى که امام مىگوید «من بردست و بازوى قدرتمند شما، که دست خدا بالاى آن است، بوسه مىزنم، و بر این بوسه افتخار مىکنم» امیدوارم که کارهایتان در راه خدا باشد. و در راه احیاء دین مبین اسلام باشد. از برادران بسیج و پاسدارم مىخواهم، وقتى که در سرپُست نگهبانى هستند، و یا در نمازهاى شبشان، من را دعا کنند، تا بلکه خداوند از گناهان من درگذرد
شهید محمد عابدینی
برادران بسیجى! شما امروزمسئولیتى بس بزرگ بر دوش دارید، و آن پاسدارى از اسلام است. چشم تمام مسلمانان و مستضعفین به شما دوخته شده. و این را بدانید هر عملى که انجام مىدهید، فقط براى رضاى خدا باشد. و خدا از اعمالتان راضى باشد. شما همیشه پیروز خواهید بود. براى این بند? گناهکار دعا کنید. از همهى شما برادران سپاه و بسیج التماس دعا دارم
شهید رجب جاناحمدیگل
اى برادران پاسدار و بسیج! از شما خواستارم که بعد از ما، سنگرها را خالى نگذارید. امید آن است که به کمک بازوهاى پهلوانان دلیر ایران و جوانان برومند شما، تمام ابرقدرتها را که علیه ما شوریده اند نابود، سازند
شهید غلامحسین قاسمى
از دوستان و همکلاسان سربیشهاى که تا اوایل دبیرستان همکلاس من بودند، بالاخص آنهایى که در اوایل تشکیل بسیج، با شهیدشاهین فر با هم بودیم، این را بدانند که نان و آب جمهورى اسلامى را خورده اید، نان و آب بسیجى که خوردهاید، مسئولیتتان را از این که هستید، سنگینتر مىکند. و شهدا، بالاخص شهید شاهین فر، بیش از این از شما انتظار دارند.
شهید مسعود اکبرى